فضا و قدرت tardidgah.com

فضا و قدرت

محسن فرمانی- دیماه ۹۴

اهمیت این موضوع از آنجاست که فضا اصولا عرصه مبارزه و نزاع قدرت هاست و در طرف مقابل نیز اعمال قدرت بدون بروز عینی آن به نتیجه نهایی نمی‌رسد. ظهور عینی نیروها در فضاها و مکان‌ها صورت می‌‌‌گیرد. آنچه از توجه به تعریف عمومی فضا یا حتی با تجسم مفهوم آن در ذهن پدید می‌آید، مفاهیمی همچون مرز، قلمرو، اختیار، حق، مالکیت، کنترل، اجازه و مانند آن است. آنچه در همه این مفاهیم محوریت دارد، قدرت و صفحه روابط نیروهاست.

گرچه تعریف مشخصی برای فضا اصولا وجود ندارد ولی طبق یک تعریف عمومی، فضا در درجه اول یک گستره مداوم و بی پایان است که در ارتباط یا بی ارتباط با اشیای داخل آن وجود دارد. کانت می‌گوید که زمان و فضا قوانینی درونی و پیشاپیشی هستند که همواره با آدمی هستند و برای او به صورت های مختلف ذهنی وجود دارند که برای کسب هر تجربه لازم و ضروری است. یعنی برای انسان هیچ چیزی نمی تواند بدون مکان و زمان در اندیشه و یا در نگاه وجود داشته باشد.

اگر انواع فضا را کیهانی، ذهنی و اجتماعی بدانیم، در هریک روابط قدرت مشهود است. در فضاهای کیهانی، حیات و مرگ هر سیاره یا کهکشان بستگی به میزان جرم بعلاوه شتاب آن دارد که نیروی حاصله را تعیین می‌کند.  در مورد اجرام ساکن، نیروی گرانش آنها تعیین کننده است. درخصوص آب و هوا و پایداری شرایط اقلیمی، میزان نیرومندی توده‌ها یا جبهه‌ها تعیین کننده مرز و قلمرو هرکدام است. در فضاهای ذهنی نیز پیشینه ذهنی افراد بسته به میزان و عمق تاثیرگذاری وقایع و خاطرات، باعث تداعی یا عدم تداعی آنها در ذهن می‌شوند. حتی رویاهای دیده شده در هنگام خواب نیز حاصل تراکم مفاهیم و تصاویر آنهاست. در این میان آن مفهوم و تصویر که بیشتر توانسته خود را به دیدن بیاورد سهم بیشتری از تراکم را در رویای فرد دارد.

درخصوص فضاهای اجتماعی نیز این موضوع بصورت عینی به چشم می‌خورد. اصولا فضاهای اجتماعی فضای روابط قدرت هستند. هر تجسدی (embodiment) که توان بیشتری دارد می‌تواند بیشتر در تعیین مرزها دخالت کند و ساختارها و افراد را کنترل نماید.

گرایش پدرسالارانه توانسته است بدن های بیشتری را کنترل نماید، خانه و خیابان و فضاهای عمومی را مردانه کند. الگوی پدرسالار نمی‌خواهد در هیچ گستره‌ای قدرت خود را کاهش دهد و همواره سعی در توسعه موجودیت خویش دارد.

بطور کلی فضا یک امر اجتماعی و از این رو در ارتباط مستقیم با زبان است. بنابراین می‌توان گفت که فضا درگیر بازی‌های زبانی است. آنجا که یک ایده هژمونیک می‌شود فضاها هم تحت سلطه هژمونی قرار می‌گیرند. میدان انقلاب و میدان آزادی هر زمان در خدمت هژمونی ایجاد شده دارای فضای اجتماعی متفاوتی می‌شوند. بدن‌های افراد پیرو هژمونی غالب رنگ می‌گیرند. زمانی بدن زنان در پوشش سیاه و چادر قرار می‌گیرد و زمانی محل تبلیغ کالاهای مختلف می‌شود. زمانی خانه‌ها دارای اندرونی و بیرونی می‌شوند و در زمانی دیگر آشپزخانه‌های اوپن و سالن‌های سراسری مرسوم می‌شوند.

در فضای ادارات، آن کس که صاحب قدرت بیشتری است میز بزرگ‌تر و دفتر کار بزرگ‌تری دارد و در مرکز ارتباطات قرار دارد. برعکس، آنکس که قدرت کمتری دارد فضای خصوصی کمتری داشته و بیشتر در معرض دید قرار دارد. با نگاه بوردیو نیز آنکه قدرت بیشتری دارد حتی به ورزش هایی می پردازد که فضای بیشتری نیاز دارد تا تمایز خود را با دیگران بیشتر نمایش دهد. ورزش هایی مانند گلف، اسب سواری و تنیس از این قرارند. اما در مقابل، ورزش‌هایی را داریم مانند کشتی و فوتبال که فضای سرانه کمتری نیاز دارند.

دسترسی نیز فاکتور دیگر فضاست که مستقیما با روابط قدرت تعریف می‌شود. اقوام مهاجر که به بعضی استان‌ها و شهرها ممنوع‌الورود هستند، بلیت های گران‌تر برخی برنامه‌های هنری یا سالن‌های اجرای خاص، قیمت صندلی‌های گران‌تر در یک سالن، اجازه تردد در خط ویژه اتوبوس با کارت‌های خاص، ممنوعیت عرفی ورود زنان به برخی مکان‌ها مانند خیابان‌های خلوت یا در ساعات خاص، نیاز داشتن یا نداشتن ویزا برای ورود به کشورها، همگی مثال‌هایی از این موضوع هستند.

در فضای سایبری نیز قدرت تعیین کننده نهایی است. آنان که توان تکنولوژیک بیشتری دارند قدرت نفوذ به سایت‌ها و هک آنها را دارند. موجودیت‌های مجازی (صحیح تر: غیر فیزیکی) تمایل دارند توسط افراد بیشتری دیده و خوانده شوند. این یعنی تمایل به گسترش حیات خود دارند. از طرفی قدرت‌های سیاسی برخی سایت‌ها را فیلتر می‌کنند. اثر هژمونی در فضای سایبری نیز بخوبی مشهود است. در هر زمان خاص، گفتار و ادبیات و مفاهیم ویژه‌ای که هژمونیک شده‌اند در فضای سایبری رایج‌ترند.

حتی در عمومی‌ترین فضاهای شهری مانند میدان ونک تهران نیز می‌توان لحظه‌ای را دید که فضای عمومی در حصار رفته، همانند اندرونی خانه‌های سنتی محدود شده، پیرو رفتار خاصی شده و عده کثیری را از حضور عرفی یا فیزیکی در این فضا ممنوع می‌کند. این نمونه دخالت مستقیم قدرت در فضای عمومی است.

در جدال پدرسالاران و فمینیست‌ها انواع فضاها عرصه جدال بر سر قدرت است. هرکه توان بیشتری برای گسترش حوزه نفوذ خود داشته باشد پیروز میدان است. در یکی از قسمت‌های کارتون پلنگ صورتی دو شخصیت با هم برای رنگ کردن شهر مسابقه داشتند و هریک سعی داشت رنگ مورد علاقه خود را به در و دیوارهای شهر و فضاهای عمومی و نیمه خصوصی بپاشد. این درواقع مصداق واقعی جنگ قدرت در انواع فضاهاست که در زندگی روزمره ما در این جهان جریان دارد. جنگ بین لباس‌های سیاه زنان و مردان در مقابل لباس‌های رنگارنگ و تلاش هریک برای گسترش رنگ خود در جامعه، یادآور همان کارتون می‌باشد.

انضباط عمومی که در لباس یا رنگ یا حضور جنسیتی در فضاهای مختلف اعمال می‌شود، در واقع همان کنترل سراسربینی فوکویی است که در جامعه حکمفرما می‌شود. هرگونه تفاوت و تمایز از رنگ یا نظم غالب، فرد را از ناشناسی خارج کرده و رویت‌پذیر می‌کند. این حرکت باعث می‌شود سراسربین او را ببیند و برای “اصلاح رفتار” او تذکر بدهد. اصلاح رفتار چیزی نیست جز رفتن در حصار مصونیت و نامرئی شدن. فرایند تذکر هم همان سازو برگ‌های ایدئولوژیک دولت آلتوسری بوده که از طریق اقدامات مستقیم یا غیر‌مستقیم (نگاه های عجیب، لحن متفاوت، …) به فرد مرئی‌شده اعمال می‌شود.

به این مطلب امتیاز بدهید:

5/5

ما را دنبال کنید:

این صفحه را به اشتراک بگذارید:

Share on facebook
Share on twitter
Share on linkedin
Share on google
Share on skype
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on email
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *