شیء وارگی کالا و راز آن tardidgah.com

شیء وارگی کالا و راز آن

محسن فرمانی

ويژگي رازآلود شكل كالا در اين است كه خصلت اجتماعي كار را برای انسان به صورت صفات عینی محصولات و خواص اجتماعي ذاتي خود اين اشياء منعكس ميکند و رابطه توليدكننده با كار را بصورت يك رابطه اجتماعي خارج از آنها و مابين خود اشياء نمايش مي­دهد. لذا كارل ماركس فتيشيسم را اينگونه تعريف مي­كند: «صفتي كه تا محصولات كار به شكل كالا در مي­آيند به آنها مي­چسبد و سپس جزء لاينفك آن مي­گردد». از نظر يك اقتصاددان «ثروت» صفتي انساني است ولي «ارزش» خاصيت كالاهاست. يك اقتصاددان معتقد است كه كالايي مثل مرواريد يا الماس مستقل از خواص مادي خود داراي ارزش مصرف­اند و اين ارزش از شيئيت آنها سرچشمه مي­گيرد. در حالي كه ارزش جز در مبادله يعني جز در يك فرآيند اجتماعي حاصل نمي­شود.

مارکس در موضوع بت وارگی یا خصلت فتیشیستی کالا روش تولید رایج در سرمایه داری و ارزش مبادله ای را به نقد می کشد و می گوید این که در فرایند یک مبادله تجاری ارزش ذاتی کالا بر اساس کیفیت طبیعی آن رخ می نماید یک پندار عام است، در واقع این یک رابطه اجتماعی است که حول آن کالا شکل گرفته است و ارزش آن را معین کرده است. وی تحلیل خود را بر این اصل بنا نهاده است که ارزش یک کالا به میزان زمان و نیروی کاری است که برای تولید آن صرف شده است و این نیروی کار بر پایه رابطه اجتماعی است که برمبنای روابط طبقه حاکم بین طبقات فرودست و درون این طبقات تنظیم شده است. بعبارت دیگر در بت وارگی تولیدکنندگان کالا به جای اینکه نیروی کار خود را عامل ارزش آفرین کالا بدانند، آن را از طبیعت خود آن شیئ (کالا) یا فروش بازار می دانند. زمانی که بر چنین رویکردی تاکید گردد کالاها به واقعیتی اجتماعی فراسوی اراده انسان تبدیل گشته و از کنترل افراد خارج می شوند. ویژگی رازآلود کالا در این است که ماهیت اجتماعى کار در ذهن‌ انسان بصورت یک خصلت عینى، یعنی یک ویژگی ذاتی و اجتماعى متبادر می شود که این موضوع باعث می شود رابطه اجتماعى تولیدکنندگان به رابطه ی اجتماعی اشیا با اشیا تبدیل شود، یعنی رابطه‌ای که خارج از ذهن تولیدکنندگان وجود دارد. در شیوه تولید کالایی، این رابطه اجتماعی میان انسانها به ‌شکل رابطه بین اشیاء نمایانگر می‌شود، یعنی دیگر این انسانها نیستند که در رابطه ای با یکدیگر طرف هستند، بلکه این کالاها و اشیا هستند که با یکدیگر سخن می‌گویند.

پندار بت وارگی یا فتیشیستی کالا در واقع اقتصاد کلاسیک را که قصد دارد بر پایه یک اقتصاد عامیانه نمودها را از هم پاشیده و شکل های گوناگون ارزش را با کار مرتبط کند به نقد می کشد. مارکس معتقد است اقتصاد کلاسیک به جای آن که برای پیمایش تدریجی عینیت اقتصادی تلاش کند در پی همسان سازی اشکال اساسی ارزش کالا و ربط بیواسطه آنها به یکدیگر است.

از سوی دیگر به نظر می رسد انگاره بت وارگی مارکس ساختارگرا با موضوع از خود بیگانگی انسان که متاثرازهگل است ارتباط نزدیکی دارد. او در مفهوم بت وارگی نه تنها به مفهوم از خود بیگانگی کار در محصول پرداخته که بیگانگی روابط اجتماعی در تقسیم کار را نیز هدف قرار داده است.

به این مطلب امتیاز بدهید:

5/5

ما را دنبال کنید:

این صفحه را به اشتراک بگذارید:

Share on facebook
Share on twitter
Share on linkedin
Share on google
Share on skype
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on email
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

1 دیدگاه در “شیء وارگی کالا و راز آن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *