گفتمان tardidgah.com

گفتمان

محسن فرمانی

در تعریفی ساده می توان گفت که گفتمان شیوه ای خاص برای سخن گفتن درباره جهان و فهم آن یا فهم یکی از وجوه آن است. ولی اصطلاح گفتمان پرکاربرد و معمولا در هر رشته ای بکار رفته است . اصطلاح گفتمان بیشتر به منظور فراهم آوردن امکاناتی برای طرح پرسش در حوزه ادبیات و متن اهمیت می یابد.  تحلیل گفتمان، رابطه بین زبان و متون یک زبان را نشان می دهد . رشد این مقوله در اوایل سال ۱۹۷۰ میلادی با کار بر روی رشته های مختلفی نظیر زبان شناسی، نشانه شناسی، روانشناسی، انسان شناسی و جامعه شناسی آغاز شد. تحلیل گفتمان، مطالعه زبان روزمره است . تحلیل گفتمان شامل تلاش برای مطالعه ساختمان زبان در مرتبه ای فراتر از جمله و نیز فراتر از بند دستوری است. تحلیل گفتمان را می توان به یک نوع کنش متقابل و گفتگوی روزمره مرتبط دانست. تحلیل گفتمان برخلاف زبانشناسی صوری ، ساختار را با توجه به کلیت متن، تعریف می کند نه بر مبنای واحدهای کوچک سازنده متن نوشتار. در این مسیر کل متن ادبی مورد نظر است؛ تا جایی که در تحلیل گفتمان، برقراری ارتباط یک فرد با سایر افراد از طریق تبادل جمله های منفرد، دشوار به نظر می رسد.

تحلیل گفتمان می‌تواند واکنشی به اشکال سنتی زبان‌شناسی (زبان‌شناسی صوری و ساختاری) تلقی شود که عمدتا تمرکز خود را بر واحدهای کوچک زبان و ساختار جمله معطوف می‌دارد. زبان‌شناسی سنتی، به تحلیل زبان کاربردی نمی‌پردازد. تحلیل گفتمان در ضدیت با زبان‌شناسی صوری، ساختار را با توجه به کلیت ِ متن تعریف می‌کند نه بر مبنای واحدهای کوچک سازنده‌ی متن نوشتار. در این تحلیل، روابط نحوی مانند ترتیب فاعل – فعل – مفعول (در زبان انگلیسی) به خودی خود مورد توجه نیست. مهم، کلیت وسیعی به نام متن ادبی است؛ تا جایی‌ که در تحلیل گفتمان، برقراری ارتباط یک فرد با سایر افراد از طریق تبادل جمله‌های منفرد، دشوار به نظر می‌رسد.

ساختارهایی که تلویحا به وسیله گوینده و شنونده مشخص می شود، به عوض جمله در سطح گفتمان بیان می گردد که به سبب ماهیت تحلیل نشده برای درک و بررسی بسیار دشوارند . تحلیل گفتمان هموراه در متن رخ داده و در آن زبان یک حساسیت متنی است که جنبه ارتباطی دارد . در مفهوم سازی که فوکو از قدرت میدهد نقش گفتمان بسیار مهم است . مارکسیست ها زبان را به نحوی بیان می نمودند که مردم چاره ای جز باور ایده های دروغین ندارند ، اما در نظریه گفتمان  زبان شروعی  برای وقوع کشمکش ها است. همچنان که فوکومی گوید :

“هما نطورکه تاریخ قویا به ما آموخته است، گفتمان را نمی توان صرفا عرصه کشمکش ها  یا سیستم های سلطه گر تلقی کرد. بلکه چیزی است که به موجب یا به خاطر آن کشمکش وجود دارد.”

گفتمان مجموعه مرده ای از اظهارات نیست بلکه تشکلی از حر فها و جملاتی است که در یک متن اجتماعی بیان می شوند و به آن حیات میدهد . از این رو نهادها و متون اجتماعی نقش مهمی  در توسعه گفتمان اجرا میکند. این طبیعت ذاتی گفتمان، بویژه در آراء میخائیل پچویکس راجع به تئوریزه کردن گفتمان قابل پی‌گیری است. مک دونل در این‌باره می‌گوید: “یک گفتمان به مثابه‌ی حیطه‌ی مشخصی از کارکرد زبان ممکن است به وسیله‌ی نهادهایی که بدان‌ها وابسته است و به واسطه‌ی موقعیت‌هایی که زاییده‌ی آن‌هاست و به وسیله‌ی سخنگویانِ این موقعیت‌ها شکل بگیرد.”

به این مطلب امتیاز بدهید:

5/5

ما را دنبال کنید:

این صفحه را به اشتراک بگذارید:

Share on facebook
Share on twitter
Share on linkedin
Share on google
Share on skype
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on email
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *